صعود به دور حذفی جام جهانی واقعیت یا رویا؟
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۶۵۲۹۳
طیف عمده هواداران و اهالی فوتبال اعتقاد دارند که ایران در ششمین دوره حضور خود در جام جهانی باید به دور حذفی این مسابقات صعود کند اما این موضوع چقدر با واقعیتهای موجود در فوتبال ایران همخوانی دارد؟
به گزارش مشرق، تیم ملی فوتبال ایران به عنوان نخستین تیم آسیایی، حضور خود را در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قطعی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، وجود یک نسل باتجربه از بازیکنان عمدتا لژیونر و نمایشهای موفقیتآمیز ایران در دیدارهای گذشته، این امیدواری را تا حد زیادی در میان طرفداران فوتبال به وجود آورده است اما کارشناسان نظر متفاوتی دارند و موضوع را پیچیدهتر از این میدانند.
مرتضی محصص و مسعود معینی، مدرسان بینالمللی و کارشناسان فوتبال، در نشست هماندیشی آنلاین، به برخی سوالات پیرامون سرنوشت ایران در جام جهانی گفتوگو کردند که در ادامه میخوانید:
ویژگی اصلی یک تیم که هر مربی برای به موفقیت در جام جهانی نیاز دارد چیست؟ آیا بازیکنان با کیفیت تعیین کننده هستند یا وجود یک برنامه و تاکتیک مناسب برای مقابله با هر تیمی که بازیکنان هم قادر به اجرای آن باشند؟
معینی: شرایط بازیهای این دوره جام جهانی کاملا متفاوت با دورههای پیش است. به خاطر تعویضی که در تاریخ برگزاری مسابقات صورت گرفته، تغییراتی به وجود آمده است. آمادگی لازم که همه تیمها باید داشته باشند، شاید نبینیم. به خاطر دارم که در جام جهانی گذشته تیم ملی بیش از ۲۰ اردوی تدارکاتی را از ابتدای مرحله مقدماتی داشت. همین مساله روی تیم ملی ایران تاثیر گذاشته بود. در این دوره، این مساله مقداری محدود است. هیچکدام از تیمها نمیتوانند اردوهای لازم را برگزار کنند. شکل کار کاملا متفاوت است.
بارها اشاره کردم که اکثر بازیکنان ما لژیونر هستند و آمادگی آنها در لیگهای مختلف، تاثیر مستقیمی روی تیم و سایر بازیکنان میگذارد. باشگاههای اروپایی بخش اصلی را در تامین بازیکنان حاضر در جام جهانی تشکیل میدهند و به همین دلیل برگزاری با ۴۸ تیم را نپذیرفتند و احتمالا یک هفته مانده به مسابقات هم بازیکنان را به تیمملی میدهند و امکان برگزاری اردوها و بازیهای تدارکاتی نیست چرا که بازیکنان واقعا فشار زیادی را متحمل میشوند. بلافاصله بعد از جام جهانی هم به تیمهای خود باز میگردند.
بنابراین توقعات ما باید منطقی باشد. همه تیمها به طور کامل خود را آماده میکنند. این که این آمادگی چه تاثیری در نتایجشان داشته باشد، قابل محاسبه نیست. اگر خاطرتان باشد، فرانسه در ۹۸ قهرمان دنیا شد و در ۲۰۰۲ در گروه خود بدون گل زده حذف شد. هیچ کس چنین توقعی را نداشت. ایتالیا در ۲۰۰۶ قهرمان شد اما در ۲۰۱۰ ناکام شد.
برای اینکه توقعات منطقی داشته باشیم، باید یک برنامهریزی دراز مدت در تیم ملی داشته باشیم. اینطور نیست که چون یک سری بازیکنان بااستعداد داریم، پس ما باید به دور دوم صعود کنیم و در بخش حذفی مسابقات شرکت کنیم. به نظرم بازیکنان و کادرفنی ما تا به اینجا کار خود را به خوبی انجام دادهاند و از اینجا به بعد هم در حد امکانات، سعی کنند بهترین نتایج را کسب کنند و بازیهایی را انجام دهند که برای هواداران ما قابل قبول باشدیکی از سوالات ما در ارتباط با برنامهریزی بازیها بود. مهمترین نکتهای که تیم ملی جدای از برنامهریزیهای بلند مدت، در این مقطع نیاز دارد، چه میتواند باشد.
معینی: خیلی محدود است. شاید بتوانیم در لیگ خودمان تغییراتی هم بدهیم اما برای لژیونرها نمیتوانیم کاری کنیم. اروپا تلاش کرده فصل فوتبالی خود را زودتر برگزار کند و یک هفته قبل از جام جهانی بازیکنان را به تیمهای ملی بدهند. بهترین راه این است که همه موارد را در نظر بگیرند. باید کاملا نسبت به این مساله فکر کرد و طوری رفتار کرد که بهترین راه را در نظر بگیریم.
محصص: به طور صد درصد با آقای معینی موافق هستم. به خاطر اینکه ما یک وضعیت استثنایی داریم. بازیها از روال عادی خود خارج شده است. ۲۱۱ عضو در فیفا هستند و از جام جهانی ۱۹۳۰ اروگوئه تا به حال، فقط هشت کشور برزیل، آلمان، ایتالیا، آرژانتین، فرانسه، اسپانیا، اروگوئه و انگلیس قهرمان شدهاند. همه ما این را میدانیم. هشت کشور این توانایی و شانس را داشتند. من شانس را آیتم مهم در موفقیت میدانم. شما بدون شانس به موفقیت نمیرسید. خیلی از تیمها بودند که مثل کرواسی، هلند، بلژیک، پرتغال و ... که قهرمان نشدهاند. اگر به گذشته هم برگردیم و بازیهای مجارستان و چک اسلواکی را ببینم، آنها هم تا حدودی بدشانس بودند که فاتح جام جهانی نشدند. چرا گفتم هشت کشور از ۲۱۱ کشور قهرمان شدهاند؟ در آسیا ایران، ژاپن، استرالیا، کرهجنوبی، عربستان و قطر را برتر از بقیه میدانم. این نظر شخصی من است که ممکن است اشتباه هم باشد. برای جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا چه کار کردیم؟ باید این جواب را داشته باشیم. جام جهانی در سه کشور کانادا، آمریکا و مکزیک است. برنامه ما چیست؟ کاری که اسکوچیچ در ۹ ماه میتواند انجام دهد چیست؟ تراپاتونی مربی مشهور پیشین ایتالیا عقیده داشت که مربی فوتبال نقش یک جوشکار را دارد اما مربی باشگاهی مجسمهساز است چون زمان دارد و میتواند به ظرافت و زیبایی برسد. این را به عنوان بهانه نمیگویم. زمان زیادی نداریم که از نظر تاکتیکی مقابل هانسی فلیک، ساوت گیت، لوییس فن خال، روبرتو مارتینز و ... تیم ملی خودمان را آماده کنیم. ما باید برای بازی با یکی از تیمهای بزرگ آماده شویم. خبر خوب، آخرین نتایج ما در جام جهانی ۲۰۱۸ است. ما مراکش را با شانس شکست دادیم. دو بازی قابل قبول و آبرومندانه مقابل اسپانیا و پرتغال داشتیم. روی هم رفته بهترین نتیجهای بود که میتوانستیم کسب کنیم. بازیهای مراکش را در جام ملتهای آفریقا دیدید که تیم مطرحی است. اسپانیا و پرتغال هم همینطور بود که در بازی با اسپانیا روی بدشانسی بازی را باختیم. ما صعود نکردیم اما یک مرحله بالاتر آمدیم.
تمام تیمهای شرکت کننده در جام جهانی سعی بر این دارند که بهترین امکانات، مربی، اطلاعات، بودجه و بازیکن فوقالعاده را تامین کنند و وارد جام جهانی شوند. تیم ما هم با امکاناتی که دارد وارد میشود. گاس هیدینک آمد لیگ کره جنوبی را تعطیل کرد. منظورم این نیست لیگ را تعطیل کنیم اما باید ببینیم به چه شرایطی احتیاج داریم.
در جواب سوال شما، برای رفتن به مرحله بعد به پویایی گروهی نیاز داریم. منظورم این است که تیم مهمتر از ستاره و مربی نامدار است. باید این پویایی گروهی را به وجود بیاوریم. دوم جمع آوری دیتا و اطلاعات است که به نام “big data” میگویند. شامل اطلاعات، آمارها و خیلی موارد دیگر دارد. آخرین مورد هم عملکرد در سطح بالا است. "High performance" از فوتبال ما دور است. گفتنش راحت است اما همه تیمها امکانات زیادی وارد میشوند اما کدام از تیمها در سطح بالایی قرار دارند. وقتی میگوییم سطح بالا، فقط بازیکنان نیستند؛ بلکه شامل مربی، دکتر، تدارکات، مدیر فنی و ... است. همه اینها باید در سطح جهانی باشند. اگر پویایی گروهی، جمعآوری اطلاعات و عملکرد در سطح بالا نداشته باشیم موفق نمیشویم. تاکتیک را که همه تیمها دارند؟ همه مربی خوب دارند. اگر بخواهیم موفق شویم باید این سه مورد را داشته باشیم. بیشتر بخوانید: بازی تدارکاتی تیم ملی ایران با بزرگان حذف شدهسوال: اگر مقوله شانس را هم پایین بیاوریم، صعود از گروه در شرایطی که در سید یک یا دوم با تیمهای درجه یک رو به رو میشویم و در سید چهارم هم با تیم آفریقایی یا آمریکایی رو به رو هستیم، صعود از گروه واقعبینانه خواهد بود؟
محصص: انگلیسیها میگویند راحت باشیم در شرایط دشوار. منظور راحتی در دشواری است. ما باید با واقعیتهایی که در فوتبال کشورمان هست، رو به رو شویم و انتظارات منطقی باشد. وقتی به جام جهانی ۲۰۰۶ برگردیم، همه مکزیک را تیم راحتی میدانستند. ما حریفان قدری خواهیم داشت. همیشه تیمهای آفریقایی نه به خاطر سرعت و قدرت بدنی بلکه به خاطر ذهنیت سختی که آفریقاییها دارند، مقابل ما خوب بازی کردند. ما بازیهای سختی در پیش داریم. پیشبینی کار اشتباهی است اما فکر میکنم احتیاج به کادرفنی و بازیکنانی داریم که به سختیها عادت کنند. تاکتیک و استراتژی را همه تیمها دارند. گواردیولا یک اختر شناس معروف انگلیسی را برای به دست آوردن آمار بیشتر استخدام میکند تا اطلاعات بیشتری داشته باشد. بعضیها هم با آنالیزور ۳ هزار دلاری راحت هستند. ما باید ببینیم در چه مواردی ضعیف هستیم.من به دلایل زیادی خوشبین هستم. وجود لژیونرها در خارج از کشور برای ما نقطه قوت است اما وجود چندین بازیکن و یک مربی نمیتواند برگ برنده باشد. ما احتیاج به پویایی گروهی داریم. همیشه کل چیز مهمتر از مجموع اجزاء است.
معینی: من به دو چیز تکیه میکنم. یکی صحبتهای آقای محصص درباره شرایط سخت است. تیم ملی ما نشان داده که جلوی تیمهای قدرتمند بهتر بازی میکند چرا که صد درصد تمرکز خود را میگذارند. احساس میکنند که تیم مقابلشان قدرتمند است و از کوچکترین فرصت میتواند استفاده کند. در مقابل تیم ملی اسپانیا و پرتغال خیلی خوب بازی کردیم. میتوانیم بگوویم مقابل مراکش مقداری شانس به ما کمک کرد. در جام جهانی ۲۰۱۴ مقابل آرژانتین هم خوب بازی کردیم. اینها تیمهای بزرگی هستند اما چیزی که مدنظر من است، تکیه بر استراتژی و برنامه ریزی بلند مدت است. چرا تیم ژاپن خوب شده است؟ به یاد دارم در سال ۲۰۰۳ با آقای کوزو، رییس فدراسیون فوتبال ژاپن جلسهای داشتیم که گفتند برنامه ریزی کردیم که در سال ۲۰۱۵، جزو ۱۰ تیم برتر دنیا باشیم. در سال ۲۰۱۰ جزو ۹ تیم برتر شدند و بدون باخت به دور دوم آمدند و در دور دوم در پنالتیها شکست خوردند. برای صعود به دور بعد باید برنامهریزی بلند مدت داشته باشیم. متاسفانه ما تغییراتی داریم که برنامهریزیهای بلند مدت ما را تغییر میدهد. اگر این مشکل را درست کنیم، فوتبالمان پیشرفت میکند و توقعات ما منطقیتر خواهد بود.سوال: مهمترین مشکل ما در جام جهانی ۲۰۱۸ چه بود؟ آیا مشکلات تاکتیکی بود یا بازیکنان ما نمیتوانستند در سطح بالا بازی کنند؟ آیا این مشکلات مرتفع شده است؟
معینی: فکر میکنم مشکلات ما مرتفع نشده است. باید قبول کنیم که فوتبال اروپا خیلی جلوتر از ما است. بازیهای اخیر در لیگهای اسپانیا، آلمان و انگلیس را که مشاهده میکنیم، لذت میبریم. بازی منچسترسیتی را که مشاهده میکردم، تعویض بازی را به جای تصویر بزرگ، در هجده قدم حریف آورده بودند. برای من خیلی جالب بود. به سرعت این کار را میکردند که دفاع مجبور به اشتباه شود. ۴ گل به تیم نوریچ زدند. خیلی راحت بودند. به نظرم فوتبال آسیا و اروپا فاصله وجود دارد و این فاصله در سرعت انتقال، پرسینگ و اطلاعات است. واقعا اطلاعات امروز خیلی مهم است. میگویند تیمی که سرعت پرسینگ بالاتری داشته باشد، به واقعیت نزدیکتر است که به برد برسد. اینها را آمار آنالیز به مربیان میدهد. همه تیمها از چندین آنالیزور استفاده میکنند. همه این اطلاعات را دقیقا در اختیار مربی میگذارند. باید گامهای مهم و بزرگی را در راه توسعه فوتبال برداریم. به نظرم این نیاز دنیا است. اگر میخواهیم به سطح اروپا برسیم باید این کارها را انجام دهیم.
سوال: با در نظر گرفتن سوال قبلی و توجه به توان بازیکنان درجه یک در سطح جام جهانی و وجود برخی بازیکنان لژیونر که در سطح اروپا هم هستند، آیا مشکلات ما مرتفع شده است؟
محصص: امیری، حسینی، عزتاللهی، آزمون، طارمی، حاجصفی، انصاریفرد و ... بازیکنان باتجربهای هستند که از جام جهانی قبلی داریم. ما کمابیش تجربه را داریم. نمیتوانیم بگوییم تیمی بدون تجربه و بدون داشتن بازی بینالمللی هستیم. یک کارشناس خبره فوتبال که با تیمهای مطرح دنیا مانند منچسترسیتی، تیم ملی هلند، آرژانتین و شوروی و بارسلونا کار کرده بود، اعتقاد داشت آخرین فاکتور برای موفقیت، آمادگی جسمانی است. به نظر ریموند، ارتباط کلامی در فوتبال امروز، اولین فاکتور موفقیت است. این چیزی جز تاکتیک و شناخت نیست. ما زمانی که صاحب توپ هستیم، آیا این جرات را داریم که با شش، هفت پاس به جلو برویم؟ این کار ریسکی است و جرات میخواهد. ریموند اجرا و تکنیکی را سومین مولفه موفقیت میداند. آیا توانایی اجرا تکنیکی در سطح دنیا را داریم؟ حداقل در آسیا جزو بهترینها هستیم. ما بازیکنان فوقالعادهای داریم. آخرین مورد هم آمادگی جسمانی است که به نظرم خیلی مهم است.
به سوال شما برگردیم. ما هیچگاه در تمرین هیچ دیداری را نبردیم اما در تمرین امکان باخت بازی هست. اگر تمرینی مبتنی بر واقعیتها نباشد، میبازیم. من تمرینات اسکوچیچ را ندیدهام. با نتایجی که گرفتیم، به نظرم اسکوچیچ راه درستی را رفته است. یکی از تیمهای موفق مرحله مقدماتی بودیم. در گروه خودمان تنها یک مساوی مقابل کرهجنوبی داشتیم. آمار ما بسیار قابل قبول است. تنها دو گل دریافت کردیم که به نظرم گل خوردن مقابل لبنان شانسی بود. عیار تیم ما و کره جنوبی هم در سئول مشخص میشود. هر چند هر دو صعود کردند اما عیار هر دو تیم مشخص میشود چون بازی حیثیتی است.
هیچ کسی به اندازه کادرفنی از اندازه امیری، آزمون و حسینی خبر ندارد. خیلی راحت میتوانم درباره نقاط ضعف و قوت تیم ملی صحبت کنم اما یک جلسه هم تمرینات تیم ملی را ندیدهام.
آخرین مورد هم این است که خیلی امیدوار به صعود هستم اما زمان کمی برای آمادگی تاکتیکی تیم داریم. این تیم باشگاهی نیست که مربی با بازیکنانش زندگی میکند. در مقطعی مربی ملی بازیکنان خود را در اختیار دارد. همه مدافعان سطح بالای فوتبال سعی میکنند طوری جایگری کنند که فضا محدود شود. همه تیمهای بزرگ هم طوری حملات خود را تمرین میکنند که در فضای کوچک به موفقیت برسند. به نظرم اسکوچیچ به جز انتقال، روی ضربات ایستگاهی هم برنامه دارد که در جام جهانی ۲۰۱۸ بسیار مورد استفاده قرار گرفت و انگلیس به همین شکل صعود کرد.
سوال: نگاهی به بازیهای اخیر تیم ملی ایران در انتخابی جام جهانی، نشان دهنده برنامه و تاکتیک تیم ملی در آینده نیست. با فاصله گرفتن از نظم تاکتیکی ایران در حین دفاع از دروازه خودی، چه برنامهای را برای ایران در جام جهانی متصور هستید؟ اسکوچیچ بارها گفته که با دفاع محض در جام جهانی موافق نیست و برنامههایی را هم برای بخش تهاجمی ایران در نظر دارد. با توجه به ضعف دفاعی ایران مقابل تیمهایی مانند سوریه، لبنان، عراق و حتی گل خوردن از تیم ملی هنگ کنگ، فاصله گرفتن از دفاع محض، ایران را دچار چالش نمیکند؟
معینی: سوال مهمی است. اذهان عمومی هم باید در این مساله روشن باشد. دفاع کردن بسیار مساله مهمی است. گواردیولا میگوید حفظ توپ در نیمه زمین حریف، یک دفاع کردن عالی است. به خاطر این که شما توپ را به حریف نمیدهید که بتواند حملهای داشته باشد. باید پیشرفتهایی هم در این زمینه از نظر فکری برای بازیکنان داشته باشیم. کما این که به علت حضور در خارج از کشور، با این مساله آشنا هستند. اگر اسکوچیچ هم گفته دفاع محض نمیکند، به این معنی است که در حمله هم برنامه دارد. در حد توان خودمان حمله میکنیم. حتی یادم است که جلوی تیم آرژانتین میتوانستیم صاحب پنالتی شویم. اصلا اینطور نیست که دفاع صرف کنیم و فقط توپ را دفع کنیم. واقعیت این است که پایینترین سطح لیگهای خوب را هم ببینید، چقدر حمله میکنند. فوتبال امروز گل میخواهد. نباید حوصله ببینده سر برود.یادم است در لیگ قهرمانان سال ۲۰۱۶، روی انتقال کار کرده بودند. شانس روی کارهای دفاعی رفته بود. همه تیمها به محض از دست دادن توپ، سریعا با نظم دفاعی ظاهر میشدند. باز هم بازیکنان به سراغ بازیکنان خلاق رفتند که روزنهها را برای گلزنی پیدا کنند. این کارها واقعا لازم است. این تغییرات است که همه این مسائلی را که سخت است، حل خواهد کرد.
محصص: مربیگری علم همیشه در حال تکامل و پیشرفت است. از جام جهانی ۱۹۷۸ که حشمت مهاجرانی سرمربی ما بوده تا همین الان، فوتبال ما پیشرفت کرده است. خواستههای مربی و دانش و اطلاعات پیشرفت کرده است. یک سوال کلیدی درباره تاکتیک کردید که خیلی سخت است. مشکل بزرگ فوتبال این است که هر کسی نظر شخصی خود را میدهد. متاسفانه اصرار هم دارند که درست میگویند. خدا را شکر من جزو آن گروه نیستم و اشتباه میکنم. به اولین بازی ما مقابل سوریه برگردیم. سعی کردم نحوه بازی تیم ملی را بررسی کنم. اولین بازیای که مقابل سوریه بازی کردیم، سرلک و نوراللهی هافبک دفاعیهای ما بودند. جلوی این دو نفر، قلیزاده، قدوس و طارمی بودند. این بازی را با کرهجنوبی مقایسه کنید که وحید امیری دفاع چپ ما بود. جلوی سوریه ۱-۳-۲-۴ و جلوی کره ۲-۴-۴ بودیم و طارمی و آزمون در خط حمله بودند. وقتی درباره تاکتیک حرف میزنیم، درباره تصمیمگیری با توپ و بدون توپ است. فقط سیستم نیست. مطلبی که میگویم این است که ما احتیاج داریم از اسکوچیچ درباره تاکتیک تیم سوال کنیم. دراگان الان هم تمام اطلاعات خود را در اختیار ما نمیگذارد. عزتاللهی را در بازیهای زیادی به عنوات تک هافبک داشتیم. جلوی او امیری و قلیزاده بودند.
در آخر فکر میکنم اگر راجع به تاثیرات بازیکنان صحبت کنیم، دو دسته بازیکنان تاثیرگذار هستند. یک عده بازیکنانی هستند که هوش تاکتیکی دارند. امیری و قدوس مانند این نفرات هستند. یک سری هم خلاقیت تاکتیکی دارند. مثل قلیزاده، قایدی و ترابی که به این شکل بازی میکنند. باید ببینیم این نفرات را چطور با بازیکنانی مانند خلیلزاده، کنعانیزادگان و ... که آماده درگیری هستند، هماهنگ کنیم. ما هر دو دسته بازیکنان را داریم. اگر بخواهیم، در جام جهانی موفق شویم، غیر از مطالبی که داخل زمین است، ما احتیاج به دپارتمان دیتا و آنالیز داریم. این دپارتمان باید شامل متخصصان مختلف باشد. ما این توانایی را در کشورمان داریم و میتوانیم از خارج از کشور هم بهره بگیریم.صحبتهایی را که امروز مطرح کردیم، درباره تیم ملی است. اگر باشگاهی بود، انتظارات ما بیشتر میشد. امروز درباره مربیان ملی صحبت میکنیم که وقت زیادی ندارند. مگر اینکه گاس هدینک باشد و مسابقات را تعطیل کند.
سوال: اگر مطلبی اضافه بر سوالات ما دارید؟
محصص: مربی ما عملکرد خوبی داشته است و امیدوارم این موضوع به عملکرد در سطح بالا تبدیل شود. این توانایی را در مربی و بازیکنان خودمان داریم. آقای معینی به آمادگی بازیکنان لژیونرهای ما اشاره کرد. خیلی مهم است. آیا آنها در آبان ماه این آمادگی را دارند؟ به لیگ داخلی خودمان توهین نمیکنیم. مربیان ما بسیار بسیار خوب کار میکنند. با همه انتقاداتی که میشود، اصلا منصفانه نیست که لیگ خودمان را با خارج از کشور مقایسه کنیم. مربیان سعی و تلاش میکنند. امیدوارم بعد از جام جهانی با دستاوردهای خیلی خوبی لیگ سال آینده را پربارتر ببینم.
معینی: همه تیمها تلاش میکنند با بهترین عملکرد در جام جهانی حاضر شوند. امیدوارم تیمملی ما هم با تمام امکانات در جام جهانی حاضر شود. همه چیز به شرایط جسمانی و روانشناختی بازیکنان در آن لحظه دارد. انگیزههای مهمی که مربی میتواند داشته باشد و به بازیکنان منتقل کند. بازیکنان ما خلاق هستند. به ویژه در خط حمله میتوانیم نوآوریهای تازهای داشته باشیم.
منبع: ایسنامنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین بورس سفر به قطر قیمت تیم ملی فوتبال ایران مرتضی محصص فریدون معینی جام جهانی فوتبال خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت جام جهانی جام جهانی خارج از کشور برنامه ریزی داشته باشیم سطح بالا همه تیم ها کره جنوبی تیم ها بلند مدت بازی ها تیم ملی مهم تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۵۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده ست.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نامگذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخنها گفته و همایشها برگزار میشود. اما همانند بسیاری از مناسبتها، این همایشها و تجلیل و تکریمها، در مقام عمل ره به جایی نمیبرد و معلمان و دغدغههایشان به فراموشی سپرده میشود. مایه تاسف است که در کشور ما نیازهای معیشتی به مهمترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمتکش و اثرگذار جامعه میدانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما میدانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعهپذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی میتوان داشت؟ به نظر میرسد رسیدگی به نیازهای معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس میبایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحبنظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمنهای صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکلها میتوانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزهها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبهبندی فرهنگیان که پس از سالها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آییننامه رتبهبندی معلمان دارای نقاط ضعفهایی است که میتواند موجب ناکارآمدی این قانون شود.
شاخصهایی که در این آییننامه پیشبینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخصهایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکارهای نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقهای میشود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.
مدارا با طالبان بدون خط قرمز!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد، ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
رویا فروشی برای کسب ثروت
آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روزها بسیار زیاد با آنها مواجه میشویم. از پیامکهای فراوان تبلیغاتی و آگهیهای اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانهها، همگی پر شدهاند از تبلیغاتی با این مضامین و جالبتر آنکه خدمات خود را هم تضمین میکنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده میشود و شوربختانهتر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را میخورند و هزینههای مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات میپردازند.
به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتیها و بلاگرهای معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتیها و بلاگرهایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان میخواهد میگویند و تبلیغ میکنند و البته مالیاتی هم نمیپردازند!
پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانهای، افزایش روحیه فست فودی (روحیهای که تحمل صبر ندارد و میخواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روزهای مردم و از همه مهمتر نبود نظارت کافی و نبود دغدغهمندی لازم فرهنگی میتوانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد میکنند هم نمیتوان به سادگی گذشت.
قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایشها میتواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آنها القا میشود میتوانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر میدهند، نمیتوان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روزها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلیهایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روزهای ناب و طلایی جوانیشان را میگذرانند و حتی مشاغل و نحوهی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر میگیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذابترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح میشود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهادهای فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجههای فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانهای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمیتوان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایشها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آنها صورت میگیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟
به نظر میرسد عدم فعالیتهای فرهنگی و رسانهای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری میتواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار میرود نهادهای فرهنگی و نظارتی هر چه سریعتر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.